مهدی سحابی

۱۸ آبان­ماه ۱۳۸۸ بود که خبر فوت مهدی سحابی غم دیگری برای جامعۀ ادبی کشور به بار آورد. مهدی سحابی نقاش و مترجم ادبی کشور بود که بر اثر حملۀ قلبی در پاریس از دنیا رفت. ترجمۀ رمان عظیم «در جستجوی زمان از دست­ رفته» اثر مارسل پروست بود که نام او را در میان مترجمان ادبی ماندگار کرد. مهدی سحابی در کنار ترجمه کار نقاشی را نیز به­ صورت حرفه­ ای انجام می­داد. سحابی به سه زبان فرانسه، انگلیسی، و ایتالیایی تسلط کامل داشت و از هر سه زبان آثاری را به خوانندگان فارسی­ زبان معرفی کرده است.

نقاش، مترجم، مجسمه­ ساز، روزنامه­ نگار، عکاس، و نویسنده

متولد ۱۵ بهمن ۱۳۲۳، قزوین

درگذشت ۱۸ آبان ۱۳۸۸

برخی از آثار:

- در جستجوی زمان از دست­رفته (مارسل پروست)

- به طرف خانۀ سوان (مارسل پروست)

- مرگ قسطی (لوی فردینان سلین)

- مادام بوواری (گوستاو فلوبر)

- دیوید کاپرفیلد (چارلز دیکنز)

کارنامۀ ترجمۀ مهدی سحابی بسیار پربار است. در زیر فهرستی از برخی آثار این بزرگوار آورده شده است:

- خوشی­ها و روزها از مارسل پروست

- دستۀ دلقک‌ها از لوی فردینان سلین

- قصر بی­قصر از لوی فردینان سلین

- مرگ آرتمیو کروز ازکارلوس فونتس

- تربیت احساسات از گوستاو فلوبر

- آرزوهای بزرگ از چارلز دیکنز

- همه می­میرند از سیمون دوبوورا

- دور دنیا در هشتاد روز از ژول ورن

- بارون درخت­نشین از ایتالو کالوینو

- جامعه ­شناسی هنر از ژان دو وینیو

- سرخ و سیاه از استاندال

- باباگوریو از انوره دو بالزاک

- واتیکان و فاشیسم ایتالیا از جان فرانسیس پالارد

- مکتب دیکتاتورها از اینیاتسیو سیلونه

مهدی سحابی در گفتگویی با فصلنامۀ مترجم گفته بود: «من به دلیل علاقۀ شدید به کاری که می­کنم، رضایتی که معمولاً به دلیل وسواس و وجدان کاری از نتیجۀ کارم به دست می­آورم، پاداش کارم را، از خودم، در همان هنگام کار و در زمان انجام و به پایان بردنش گرفته­ ام.»

خسرو فرشیدورد

در ۸ دی­ماه ۱۳۸۸ یکی دیگر از بزرگان فرهنگی دوران معاصر از دنیا رفت. دکتر خسرو فرشیدورد، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران، در تنهایی خود، در سرای سالمندان نیکان به دیار باقی شتافت. استاد فرشیدورد آثار پژوهشی زیادی از خود به یادگار گذاشت که عمدۀ آن­ها مربوط به زبان فارسی بود. در این میان ایشان اهمیت زیادی برای ترجمه قائل بود، که اندیشه­ ها و نظرات خود را در مجموعه مقالاتی به رشتۀ تحریر در آورده بود.

این مقالات در کتابی با عنوان «پیرامون ترجمه (مجموعه مقالات)» به چاپ رسیده است. از این مقاله­ ها، مقاله­ ای است با عنوان «تأثیر ترجمه در زبان فارسی» که بند آغازین آن این­چنین آغاز می­شود: «زبان فارسی دارای جنبه‌ها و جلوه‌های متنوع و متعددی است که پژوهش دربارة همۀ آنها برای فرزندان این مرز و بوم وظیفه‌ای است حتمی و لازم. مثلاً پژوهش دربارة زبان­های ایرانی پیش از اسلام، لهجه‌های محلی، زبان دری کهن و آثار متعددی که از آن باقی مانده است و همچنین تحقیق دربارة زبان فارسی معاصر، بر ما فرض است، ولی آنچه بیش از همه مورد نیاز ماست فارسی معاصر است و چون فارسی معاصر و آینده تحت تأثیر ترجمه‌ از زبان­های اروپایی قرار دارد و خواهد داشت، به نظر من مهم‌ترین مسئلۀ زبان فارسی برای ما ترجمه است و سایر مسائل این زبان از قبیل تصحیح متون قدیم و زبان­های پیش از اسلام در درجۀ دوم اهمیت قرار دارد. یکی از معایب کار دانشگاه­ها و معلمان ادبیات این است که به این مسئلۀ حیاتی یعنی فارسی معاصر و ترجمه، توجه لازم را نکرده‌اند و در نتیجه زبان امروز ما تحت تأثیر ترجمه‌های بد و ناقص قرار گرفته است که ده­ها اصطلاح ترجمه‌ای نامناسب حاصل آن است…»

مایۀ تأسف است که پس از گذشت ده روز از فوت ایشان، همکاران و شاگردان (در دانشگاه تهران)، و در کل، جامعۀ ادبی کشور، از درگذشت آن بزرگ­مرد خبردار می­شود!

روحش شاد.

به گفته­ ای، بیش از هشتاد و شش مقاله و شعر و شانزده کتاب از آن بزرگوار در دسترس همگان است. برخی از آثار استاد فرشیدورد از این قرار است:

پیرامون ترجمه (مجموعه مقالات)

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات، ۱۳۸۷

- عربی در فارسی

- گفتارهایی دربارۀ دستور زبان فارسی

- پژوهشی در دستور تاریخی زبان فارسی، فعل و گروه فعلی و تحول آن در زبان فارسی

- دستور مختصر تاریخی زبان فارسی

- مسالۀ درست و غلط، نگارش و پژوهش در زبان فارسی

- تاریخ مختصر زبان فارسی از آغاز تا کنون

- جمله و تحول آن در زبان فارسی

دستور برای لغت­ سازی فرهنگ پیشوندها و پسوندهای فارسی همراه گفتارهایی دربارۀ دستور زبان فارسی انتشارات زوار، ۱۳۸۶

رضا سیدحسینی

نویسنده، مترجم، پژوهشگر

متولد ۲۲ مهر ۱۳۰۵، اردبیل

درگذشت ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۸

برخی از آثار:

- ضد خاطرات (آندره مالرو، نجفی و سیدحسینی)

- ترجمۀ مکتب­های ادبی (۲ جلد)

- سرپرست و عضو اصلی تألیف فرهنگ آثار (شش جلد)

- طاعون (آلبر کامو)

از جمله ترجمه­ های این بزرگوار می­توان به این موارد اشاره کرد:

- رؤیای عشق از ماکسیم گورکی

- لایم لایت از چارلی چاپلین

- طاعون از آلبر کامو

- آخرین اشعار ناظم حکمت

- امید از آندره مالرو

- در دفاع از روشنفکران از ژان پل سارتر

- آبروباخته از جک لند

فصلنامۀ مترجم در شمارۀ ۴۸ خود به منظور بزرگداشت یاد و خاطرۀ استاد سیدحسینی، نوشته­ هایی از دوستان، همکاران و شاگردان آن مرحوم به چاپ رسانده است.

فریده مهدوی دامغانی

خانم مهدوی دامغانی ، مترجم برجسته کشورمان به بیش از 5 زبان زنده دنیا کاملا مسلط بوده و آثار ارزشمند ترجمه شده ی ایشان ، برای ایران عزیز افتخارات جهانی آفریده است . وی در خانواده و در محضر پدری فرهیخته رشد یافته است . علاقه بسیار ایشان به ترجمه آثار شیعی ، کسب رضایت خداوند متعال و مهر قبولی امام عصر (عج) بر آثارشان از صحبت های خالصانه شان کاملا مشهود بود ....

لینک مصاحبه اول

لینک مصاحبه دوم

استاد محمدعلی مختاری اردکانی

در ابتدا لطفاً خودتان را به­اختصار برای خوانندگان مجله معرفی کنید.

بنده لیسانس و فوق لیسانس خود را در زبان و ادبیات انگلیسی به­ترتیب در سال­های ۱۳۴۵ و ۱۳۴۸ از دانشکده­های ادبیات دانشگاه مشهد و دانشگاه تهران دریافت داشتم. از سال ۱۳۵۰ تاکنون به تدریس زبان عمومی، ادبیات انگلیسی، و ترجمه اشتغال داشته­ام. از سال ۱۳۶۹ که اوّلین کنفرانس ترجمه در دانشگاه تبریز برگزار شد، مطالعات خود را در زمینۀ ترجمه متمرکز کردم که حاصل آن شانزده کتاب در زمینۀ ترجمه و فرهنگ­نویسی بوده است که سه کتاب اختصاصاً مربوط به ترجمه است: هفده گفتار در اصول، روش و نقد ترجمه ، تهران: رهنما ۱۳۷۵، استعارۀ ترجمه، کرمان: دانشگاه شهید باهنر کرمان ۱۳۸۶، و فرهنگ اصطلاحات ترجمه به پنج زبان، تهران: ویستار ۱۳۸۵٫ در اوایل انقلاب به ترجمۀ مسائل polemic پرداختم. مثل انسان­شناسی سیاسی و اقتصاد امپریالیسم که اولی را با حکم و صوابدید وزارت علوم در دورۀ تعطیلی دانشگاه­ها ترجمه کردم، که هیچ­کدام چاپ نشد، علت آن را نمی­دانم و هنوز هم چاپ نشده­اند. بعداً به فکر افتادم که به­جای آنکه ماهی بگیرم و به دیگران بدهم، ماهیگیری را به دیگران یاد بدهم. از این رو به تألیف و ترجمۀ مقاله در زمینه ترجمه دست زدم.

ممکن است در مورد آن دسته از کتاب­های­تان که اختصاصاً به ترجمه مربوط می­شوند توضیح بدهید؟

کتاب هفده گفتار در اصول روش و نقد ترجمه مجموعۀ مقاله، اعم از تألیف و ترجمه، است که در سال ۱۳۷۵ توسط انتشارات رهنما به چاپ رسیده است. کتاب «دوشس و جواهر فروش» حاوی ترجمة متقابل هفت قصّۀ کوتاه است که نکات مطروحۀ ترجمه در هر قصه در پایان ترجمه مورد بحث قرار گرفته است. «فرهنگ اصطلاحات ترجمه به پنج زبان» برای دویست اصطلاح علم و هنر ترجمه معادل­سازی و معادل­یابی شده است. بعد تعریف و مثال­های آن اصطلاح داده شده است و در پایان معادل­های انگلیسی، فارسی، آلمانی، اسپانیولی، و فرانسۀ آن آمده است. در پایان کتاب جداولی درج شده که اصطلاحات مشابه و متضاد را آورده و راه حل­های رفع نارسائی­ها را ذکر کرده است. کتاب «استعارۀ ترجمه» همچنین حاوی چهارده گفتار اعم از تألیف و ترجمه در مورد ترجمه است که طی سال­ها در کنفرانس­های داخلی و خارجی ارائه شده است. دو مقاله از چهارده مقاله به انگلیسی و بقیه به فارسی است. همچنین مقالات مربوط به ترجمه مثل cliché’s, eponyms و غیره مورد بحث قرار گرفته است.

مقالات ارشمندی از شما در فصلنامه مترجم چاپ شده است که حکایت از دسترسی شما به منابع روز و پرداختن به مطالبی نوین از جمله رویکرد فرهنگی به مطالعات ترجمه دارد. آشنایی شما با مطالعات ترجمه چگونه بوده است؟

دسترسی من به منابع روز از دو طریق بوده است: ۱- خرید آخرین کتاب­های چاپ­شده در زمینة ترجمه و فرهنگ­نویسی از نمایشگاه­های بهارة کتاب­های خارجی در ایران، و سفارش کتب به ناشران خارجی با استفاده از سهمیة اساتید از ارز دولتی. تاکنون نیز سه بار در کنفرانس ترجمة تبریز و دو بار در کنفرانس ترجمۀ یرموک در اردن هاشمی و چند بار در کنفرانس زبان­شناسی دانشگاه علامه طباطبایی با ارائۀ مقاله شرکت کرده­ام.

در خصوص کار آموزش ترجمه در شهر محل تدریس خود و فعالیت­های خود بفرمایید.

بنده از بدو تأسیس دانشگاه باهنر و بعداً دانشگاه شهید باهنر به امر تدریس انواع ترجمه، اصول و روش ترجمه، ترجمۀ اقتصادی، سیاسی، ادبی ۱ و ۲، پیشرفته ۱ و ۲، اسلامی ۱ و ۲ و ترجمۀ اصطلاحات اشتغال داشته­ام. نکتۀ قابل ذکر اینکه علاوه بر ترجمۀ انگلیسی به فارسی به ترجمۀ فارسی به انگلیسی در ترجمۀ پیشرفته و ادبی و اسلامی نیز پرداخته­ام که کمتر در دانشگاه­ها مورد عنایت است. می­خواهم تأکید کنم که این نوع ترجمه قدرت آموزندگی بسیار بیشتری از ترجمۀ انگلیسی به فارسی دارد چون دانشجو را در خیلی از حوزه­های زبان­آموزی فعال می­کند از جمله گرامر، حروف اضافه، اصطلاح، زیرمعنا (connotation) و باهم­آیی (collocation) مشروط بر آنکه بازخورد هم به دانشجو داده شود تا دانشجو پی به اشتباهات خود ببرد.

در مورد پیشرفت مطالعات ترجمه در ایران چه نظری دارید؟ آیا دوره­های تکمیلی ترجمه به رشتۀ نوین «مطالعات ترجمه» می پردازد؟

در پیشرفت مطالعات ترجمه در سال­های اخیر قدم­های بزرگی برداشته شده است. در زمان تحصیل ما تنها منبعِ ترجمه کتاب دکتر پازارگادی بود. بعداً دکتر میمندی­نژاد کتابی در اصول و روش ترجمه تألیف کرد و بعداً مرحومه دکتر طاهره صفارزاده. یک کتاب انگلیسی هم از نایدا در دانشگاه شیراز وجود داشت. اما امروز با انفجار اطلاعات در مورد همه­چیز، از جمله ترجمه، روبرو هستیم. اصولاً چون انگلیسی­ها و آمریکایی­ها زبان قوی و بین­المللی داشتند تا این اواخر به ترجمه و مطالب مربوط به ترجمه اهمیـتی نمی­دادند و بیشتر اروپاییان شرقی به این مهم توجه داشتند. در آمریکا تنها توجهی که به ترجمه می­شد مربوط به ترجمة کتاب مقدس به زبان­های بومیِ کم­اهمیت بود؛ مجلة نایدا با عنوان the Bible Translation حاکی از این مدعا است، که گاهی مقالاتی در مورد ترجمۀ عام داشت.

در کل باید بگویم به پیشرفت مطالعات ترجمه در ایران خوش­بین هستم، اما می­خواهم تأکید کنم که در برابر تئوری، ترجمۀ عملی و کارگاه ترجمه نباید مغفول قرار گیرد، به­طوری که ما خیلی تئوری ترجمه بدانیم اما از کار بستن آن عاجز باشیم، همان­طور که خیلی راجع به گرامر می­خوانیم، اما از به­کار بردن آن عاجز هستیم.

دانشگاه چگونه می تواند به پیشرفت کیفیت ترجمه کمک کند؟

دانشگاه می­تواند به پیشرفت کیفیت ترجمه کمک کند. عدّه­ای از مترجمان حرفه­ای در زمینۀ تربیت مترجم توسط دانشگاه­ها بدبین هستند، اما من بدبین نیستم. درست است که ترجمه مثل سایر رشته­ها به ذوق و علاقۀ دانشجو بستگی دارد، اما می­توان با آموزش صحیح حداقل چهار تا پنج نفر مترجم خوب در هر کلاس تربیت کرد.

برنامۀ فوق لیسانس ترجمه ضعف­هایی دارد که امیدوارم در آن تجدید نظر شود و به جای دروس testing و teaching گنجانده شده در برنامه، ادبیات انگلیسی یا ادبیات جهان، دستور زبان فارسی و آئین نگارش و زبان دوم در آن گنجانیده شود. دانشجویان در زبان مادری بسیار ضعف دارند و فکر می­کنند به صِرف فارسی­زبان بودن نیازی به آموختن این زبان ندارند. خود من تجربۀ شخصی دارم که آشنائیم با زبان و ادبیات فارسی و انگلیسی و زبان فرانسه بسیار برایم نافع بوده است و حتماً خود شما کسانی را سراغ دارید که بدون اطلاع از تئوری ترجمه شمّاً و با اطّلاعات از زبان و ادبیات فارسی مترجمان خوبی شده­اند.

نظر خود را در مورد آموزش و ترجمۀ زبان­های غیر انگلیسی در ایران بفرمایید.

ترجمه از و به زبان­های دیگر از جمله عربی، فرانسه، آلمانی، اسپانیولی، ایتالیایی، و روسی نیز باید تشویق و ترغیب گردد. ما باید مترجمانی تربیت کنیم که از زبان واسطة انگلیسی برای ترجمه این متون استفاده نکنند و شاید این ظلم فاحشی است به زبان­های دیگر .

در مورد کیفیت ترجمۀ مکتوب در ایران و تأثیر ویرایش در ترجمۀ رسانه­ای توضیح دهید.

کیفیت ترجمۀ مکتوب در ایران در سال­های اخیر به علت آشنایی بیشتر با کتب اصول و روش ترجمه و ترجمه­شناسی بهتر شده است. در مورد ویرایش ترجمه، ویراستار باید علاوه بر داشتن علم ویرایش، از زبان خارجی علم ترجمه هم برخوردار باشد، چون بعضی از ویراستاران که زبان نمی دانند، گاهی حتی با ویرایش مفهوم را تغییر می دهند. بی جهت نیست که گفته اند: ویراستار گندم را از کاه جدا می کند و کاه را چاپ می کند.

باید بر کار مطبوعات و رسانه­های جمعی از نظر صحیح­نویسی مراقبت شود چون این­ها به­خاطر بُردی که دارند از بدآموزی بسیار مؤثری برخوردار هستند، و هر روز کالک­ها (calques)، نوواژه­ها (neologisms) کلمات مُد (vogue words) زیادی وارد زبان می­کنند. به کاربرد واژه­های زشتِ «نمایندگی کردن» «روی شما حساب می­کنم» «از عیب­هایی برخوردار است» توجه فرمایید. قبلاً هوشنگ اعلم در این زمینه کار کرده است. به مقالات ایشان در دومین سمینار زبان فارسی در صدا و سیما: انتشارات سروش ۷۱، مراجعه شود.

چه راهکارهای مهمی را  برای انتقال صحیح مفاهیم برای کسانی که می خواهند ترجمه را به­عنوان یک مقولۀ فرهنگی مهم دنبال کنند توصیه می کنید؟

برای انتقال صحیح مفاهیم و حتی سبک سه چیز لازم است: تسلط بر زبان مبدأ، تسلط بر زبان مقصد، تسلط بر موضوع و فرهنگ آن زبان مبدأ، و هر کدام از این­ها که بلنگند مفهوم و سبک به زبان دیگر انتقال نمی­یابد.

با توجه به اینکه قرارگرفتن در محیطی که به زبان مادری فرد زبان­آموز سخن گفته نمی­شود، می­تواند تا حدود زیادی روند زبان آموزی را تسهیل کند؛ برگزاری دوره های آموزشی کوتاه و یا میان­مدت در خارج از کشور برای دانشجویان زبان­های خارجی را تا چه حد در بالا رفتن کیفی مهارت­های حرفه­ای آن­ها مؤثر می­دانید؟ این ابتکار مسلماً با دشواری­هایی هم مواجه خواهد بود. چگونه می­توان از مشکلات این زمینه هم جلوگیری نمود.

به­خاطر مسائل سیاسی، اقتصادی، و فرهنگی قرارگرفتن در محیط زبان مادری برای دانشجویان ما چه کوتاه­مدت، چه میان­مدت متعذر است. بر خلاف سایر کشورهای خاورمیانه که بسیار آسان است و تشویق می­شود. برای رفع این نقیصه پیشنهادهایی دارم.

استفاده از فیلم، نوار، ویدئو، اینترنت.

تا آنجا که اطلاع دارم از چهار مهارت زبان، oral production در دانشجویان ایرانی از همه ضعیف­تر است و از این دو مهارت speaking و listening، مهارت listening.

مخصوصاً باید به تدریس interpreting در ایران توجه بیشتری شود و اساتید ذی­صلاح را به تدریس این رشته بگمارند و از خارجیان برای سخنرانی دعوت شود و دانشجویان را وا دارند فی­البداهه ترجمه کنند.

خواندن کتاب به انگلیسی، اعم از رمان و غیر رمان. استفاده از Thesaurus برای پی­بردن به Connotation کلمات و استفاده از Collocation Dictionaries برای یافتن همایندها به­منظور پرهیز از ترجمه­های نامأنوس و غیر طبیعی.

در پایان، از وقتی که گذاشتید و به پرسش­های ما پاسخ دادید، سپاسگزاریم.

 

منبع: نشريه درباره ترجمه، شماره هفتم

پیشنهادها و انتقادها

لطفاً هرگونه پیشنهاد یا انتقاد خود را از طریق نشانی info[at]itia.ir با ما در میان بگذارید

نظرسنجی سایت

نظر شما در مورد سایت

نماد اعتماد

اعضای آنلاین

ما 170 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم

ساماندهی

logo-samandehi

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

تلگرام انجمن صنفی مترجمان

Follow us on